اگر یک روز را به تماشای ویترین کتابفروشیها اختصاص دهید، متوجه حجم انبوهی از کتابها میشوید که با رنگ و لعابهای فراوان به راحتی توجه هر مخاطبی را جلب میکنند. این کتابها اغلب عناوینی دارند که در ذهن مخاطب ماندگار میشوند و وسوسه خریدشان را در مخاطب ایجاد میکنند: کتابهای عامهپسند.
هجری: از نگاه ساختارمحور نه؛ از نگاه مخاطبمحور آری
محسن هجری نویسنده و منتقد ادبیات کودکان و نوجوانان انتشار کتابهای عامهپسند را حاصل مجموعهای از شرایط میداند و معتقد است: برای تحلیل این دسته از کتابها میتوان از الگوی مثلث متن که پل ریکور مطرح میکند، استفاده کرد. در یک ضلع این مثلث مولف قرار دارد و اضلاع دیگر را مخاطب و نوشتار تشکیل میدهند و برای بررسی هر کتاب در حقیقت این مثلث در ذهن وجود دارد.
وی در ادامه میافزاید: برای بررسی کتابهای عامهپسند باید به شرایط موجود نیز توجه داشته باشیم. یعنی ببینیم که هر کدام از اضلاع این مثلث در چه شرایطی قرار دارند. اما من تصور میکنم در تحلیل شرایط اجتماعی نیز باید بگوییم که اصلیترین مشکل ما بحران کتاب نخواندن است و این از بحران چه کتابی خواندن مهمتر است. اگرچه ممکن است آمار کتابخوانی بالاتر رفته باشد، اما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار است.
هجری کتابهای عامهپسند را عاملی برای بالا بردن آمار مطالعه دانسته و میگوید: میتوان از تمام متنهایی که مخاطب را به دنیای کتابخوانی میکشاند، استفاده کرد. البته جامعه ما معیارهای اخلاقی و فرهنگی خاص خود را دارد و بنابراین در انتخاب این متنها نیز باید دقت داشت. در مجموع میتوان گفت از نگاه ساختارگرا این کتابها ارزش ادبی ندارند و حتی ممکن است بگوییم نویسنده هم از چارچوبهای عامیانه و بازاری استفاده کرده است. اما از نگاه مخاطب این کتابها عاملی برای وصل او به دنیای کتاب و کتابخوانی هستند و از این جهت کتابهای عامهپسند مهم تلقی میشوند.
هجری همچنین معتقد است: همه آدمها از یک زاویه به دنیای متن نزدیک نمیشوند. همه ما در کودکی از خواندن مطالب ساده و نشریاتی چون دختران و پسران و کیهان بچهها شروع کردیم و به تدریج مطالعه برایمان تبدیل به یک عادت شد و به خواندن کتابهای جدیتر علاقهمند شدیم.
این منتقد ادبیات کودکان و نوجوانان پیوند بین مخاطب و کتاب را بسیار مهم خوانده و میگوید: باید دایره انتخابهایمان را گسترده کرده و به مخاطب اجازه دهیم تا به وسیله کتابهای عامهپسند به مطالعه علاقهمند شود. اما اگر بخواهیم سختگیری کنیم، بخش زیادی از مخاطبان و کتابخوانهای بالقوه را از دست خواهیم داد.
وی لذت بردن را یکی از مهمترین ضرورتهای ادبیات دانسته و میافزاید: مهمترین دلیل شکلگیری یک متن ادبی این است که به مولف برای خلق اثر لذت دهد و این لذت را به مخاطب نیز منتقل کند. بنابراین اثری که ما آن را کمارزش یا بیارزش میدانیم ممکن است مخاطب را به فضایی خیالی بکشاند که باعث لذت بردن او شود. اما در پس این لذت بردن باید به فکر ارتقای سلیقه و اعتلای اندیشه مخاطب نیز بود.
جلوهنژاد: کتاب عامهپسند؛ قدم اول ورود کودک به جهان کتاب
پروین جلوهنژاد مترجم آثار کودکان و نوجوانان با تاکید بر مسوولیت ناشران در انتخاب کتابهای عامهپسند میگوید: بهتر است ناشران هر کتابی را برای جلب توجه مخاطب منتشر نکنند. اگرچه ممکن است خواندن این کتابها به کتابخوان شدن بچهها منجر شود، اما نباید هر کتابی را در اختیار بچهها گذاشت. البته کتابهای عامهپسند به دلیل جذابیتهایی که دارند به سرعت به فهرست خرید خانوادهها اضافه میشوند و این موضوع اهمیت کتاب و مطالعه را در خانواده بیشتر میکند.
وی در ادامه میافزاید: خرید کتابهای عامهپسند قدم اول برای ورود کتاب به زندگی بچههاست. چون متاسفانه تعداد کمی از خانوادهها با برنامهریزی بچههایشان را به کتابفروشی میبرند و همه آنها اهمیت مطالعه را نمیدانند. بنابراین کتابهای عامهپسند با رنگ و لعاب و اسامی جذاب توجه بچهها را به خود جلب کرده و والدین نیز مجبور میشوند آنها را بخرند و همین تفکر خرید کتاب را در ذهن بچهها و خانوادههایشان ایجاد میکند.
این مترجم معتقد است: برای ایجاد عادت مطالعه در بچهها میتوان از کتابهای عامهپسند و حتی بازاری استفاده کرد. اما باید پس از مدتی کودک را به سوی مطالعه آثار با ارزش سوق داد و به تدریج در مهد کودکها و مدارس کودک را با نویسنگان و آثارشان آشنا کرد تا از این پس انتخاب درستتر و بهتری داشته باشند. بنابراین مطالعه کتابهای عامهپسند راهی برای ورود به دنیای کتاب و مطالعه آثار ارزشمند است که نباید به طور کامل نفی شود.
نظر شما